عمر میگذرد...
خیلی زود همه چی تموم میشه
خیلی زود همه چی میگذره
زود بزرگ میشیم
فقط میتونم بگم حیف روزایی که گذشت
امشب 23 بهمن 99
فردا آزمون استخدامی
به امید موفقیت
خیلی زود همه چی تموم میشه
خیلی زود همه چی میگذره
زود بزرگ میشیم
فقط میتونم بگم حیف روزایی که گذشت
امشب 23 بهمن 99
فردا آزمون استخدامی
به امید موفقیت
راز سڪُوت را
نم نم اشــــــڪ می داند
و غم تنهـــــــــایی را
خلوت شَب ...
زندگے در اعماق عادت ها
هيچ فرقے با مرگ ندارد
ما مرده ايم
فقط معناے ِ مرگ را نمےدانيم
در دنیایی که روزی روح خودم مرا ترک میکند
انتظار از دیگران نباید داشت..!
دلـم بهـانه ی تـو را دارد
تـو می دانی بهـانه چیسـت !
بهـانه همـان اسـت که شب ها خـواب ازچشـم خیس من میدزدد . . .
بهـانه همـان اسـت که روزهـا میـان انبـوهی از آدم هـا ،
چشمـانم را پـی تـو میـگردانـد . . .
بهـانه همـان صبـریسـت که به لبـانم سکوت میدهـد
گاهي دلم براي خودم تنگ مي شود
گاهي دلم براي باورهاي گذشته ام تنگ مي شود
گاهي دلم براي پاکيهاي کودکانه ي قلبم، ميگيرد
گاهي دلم از آنهايي که در اين مسير بي انتها آمدند و رفتند خسته مي شود
گاهي دلم از کساني که ناغافل دلم را ميشکنند ميگيرد ...
گاهي آرزو ميکنم اي کاش... دلي نبود تا تنگ شود... تا خسته شود... تا بشکند....
بعضي آدمها را نميشود داشت…
فقط ميشود يک جور خاصي دوستشان داشت …
بعضي آدمها اصلا براي اين نيستند که براي تو باشند يا تو براي آنها!!
اصلا به آخرش فکر نميکني…!!!
آنها براي اينند که دوستشان بداري!!!
آن هم نه دوست داشتن معمولي …!
نه حتي عشــــــق…!!
يک جور خاصي دوست داشتن که اصلا هم کم نيست…!!!
اين آدمها حتي وقتي که ديگر نيستند هم در کنج دلت…
دوســــت داشته خواهند شد …
يه وقتــــــايي هست که جواب همه نگرانيـــات و دلتنگيات ميشــه
يه جمله که ميکوبن تو صورتــــت “بهم گير نـــــــده، حوصله ندارم “
" تـــو "
دو حرفـــــــــ بیشتر نیســـت ،
کلمه ی کـــوتاهی که برای گفتنش ..
جانم به لبـ رسید و ناتمام ماند ..
دلتنــــــگ نشــــدی ببیــــــنی
چـــــگونه خوبتـــــرین خــــاطره هــــــا
بی رحــــــم ترینــــــشان می شــــــود …
میـــــــ ـان دِلتَنگــــــی هایَــــــم باشــ ـــــــ تا فَراموشَـــ ـــت نَکُــــــنَم…
تا بــــه یاد داشـــ ـــته باشَمَـــــت…
تا بویَـــ ــــت را حِــس کُنَـــــــم…
تا بِــــــ ـدانَــــم که هَستـ ـــــی…
تَـــــــ ـمامِ دُنیـــ ــــام قَلبَــــمه…
دنیـــ ــــام باشــــ ـــه واسه تــ ـــــــو…
تا بِدانــــ ـــی میانِ ثانیــــ ـــه هایِ دِلتَنگیـــــهامـــ تــــــو وجــــــ ــــود داریــــ ـــ….
فَــقَط تـــ ــــو
یادتــــــــ باشد ؛
مــــــــــن اینجا،
کنار همین رویاهای زودگذر،
به انتظار آمدن تـــــــو ،
خط های سفید جاده را می شــــــــمارم
گـــــاهی اوقات یــــاد بعضی ها ناخودآگاه لبخنـــــدی روی لبانت مینشاند،
چقدر زیباست این لبخندهــــا و چــــه دوست داشتنی اند این بعضی هــــا...
رفتنت نمکی بود بر زخـم های من...
از دنیا یکی"تــــــو"را داشتم یکی"خـــ♥ـــــدا"را.....
از سرکوفت هایی که شنیدم بگویم؟؟؟
می گویندکجاست؟انکه بر سینه میزدی سـنـگـــش را؟
می گویند: الان با دیگریست...... برگرد و همه را غافل گیرکن.......
یه وَقتآیے بآیـَכْ رَפֿـتْ..!!
اونم بآ پآـے פֿـوכِتْ..!!
بآیـَכْ جآتو تو زنْدِگے بَعْضے هآ פֿـآلے كُنے..!!
כُرسْته تو شُلوغیآشوטּْ مُتوَجهْ نِمیشَنْ چے میشه..
وَلے بـכوטּْ.. یه روزـے.. یه جآیے..
بـَכْ جورـے یآכِتْ مے اُפֿـتـَטּْ،
كه כیگه כیرْ شـُכه..!! פֿـِیْلے כیرْ...!!